نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





گاهی

گاهی

اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی ….وقتی می مانی و تحمل می کنی ، از خودت یک احمق می سازی...صبر کن سهراب ! قایقت جا دارد؟آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند …وای سهراب کجایی آخر ؟ … زخم ها بر دل عاشق کردن ، خون به چشمان شقایق کردند…ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند ؟صبــــــــ ـــــــــر کن سهــــــــ ـــــــراب …!قایقت جا دارد؟ من را نیز با خود ببر ، اینجا عاشقی بین مردم مرده است

 

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 9:2 | |







سـرد اسـت




 

سـرد اسـت و مـن تـنهایـم

چـه جمـلـه ای !

پــــُر از کـلیـشه

پـــُـر از تـهـوع

جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :

ســرد اسـت “…

یـخ نمـی کنـی

حـس نـمی کنـی

کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه

چـه سرمایـی را گـذرانـدم





[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 9:0 | |







گاهی


 

گاهی در فرا سوی این لحظات از خود میپرسم، با خود چه کردی؟!!!

که همچون باران میباری.. همچون باد گریزانی..

و همچون تاریکی در هراسی

حتی چشمانت را در کلبه ی وجودش نیافتی

تو خود، او بودی و او تو نبود...

چه بد کردیم به خود... 


هر چیز زمانی دارد

نفس هم که باشی

دیر برسی

من رفته ام . . .


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 8:54 | |







مدتیــــست

 

مدتیــــست دلم شکســــته از همان جای قبلـی … !
کاش میشد آخر اسمــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی … !
کاش میشـــــــد فریاد بزنم : 
 پایــــــان ”
دلم خیـــــــلی گرفته اســـت …………..
اینجا نمی تـــــوان به کسی نزدیـــــــک شـــــــد …
آدمهـــا از دور دوست داشتــــنی ترنــــد … !


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 15:32 | |







هر چقـدر


هر چقـدر این روزهـا دستـان من تنهــاتـرند

 

 

چشم هایت شب به شب زیبــاتر و زیبـاتـرند!

 

 

راز داری های من بیهوده است . این چشم ها

 

 

از تمــام تـــابـلــو هــای جهــان گـویــاتـرند...

 

 

من پَــر کـاهـی به دست باد پاییــزم ولی

 

 

چشـم های روشنت از کهــربا گیـراتــرند...

 

 

یک قــدم بـردار و از طوفـان آذر پس بگیر

 

 

بــرگ هایی را از شـلاق بــاران ها تَـرند...!

 

 

بـاد می آید ، درخت نـارون خــم می شود.

 

 

شـاخه های لخـت از دستـان من تنهــاتـرند....

 

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 15:28 | |







اس ام اس عاشقانه 2

 

و هيــچکــــس نفـــهميــد کــه خـــداونــد هــم تنــهاييــش را

 صــدا مــي زند:
"قــل هـــو اللــــه احـــد"

 

هـي فلــــانـي ! 
رفتــن حـــق همــــه ي آدمهـــاست ...
فقــط خواستـــم بدونــــي
اگــه مونــده بــودي
زمستــونــم قشنـــگـــــ تــر بــود!

 

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:59 | |







اس ام اس عاشقانه

 

 

خــــــــــــــــــــــــــدايا...
يه نگاه به خط توليد آدم سازيت بنداز
... 
اين آدمايي که ساختي خيلياشون دل ندارن
...



هرروز پاكت پيامهايمان را باز ميكنيم
تا پيامهايي راكه دوستانمان فرستاده اند بخوانيم
اما روزانه چقدر قرآن را بازميكنيم
تا پيامهايي راكه خدا براي ما فرستاه بخوانيم



هي فلاني .... با توام ! اينو بدون
 : 
نفرينت نميکنم .... همين که ديگه تو هيچ
 
آرزويم نيستي براي تو بس است
 ... !!!

 

 

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:45 | |







اس ام اس


شبهـــا زيـــر دوش آب ســرد
..
بي صدا رها مي کـند
,
بــغض زخم هايـَش را
...
و هــمه مي گــويند
...
خـــوش بــه حــالـش
چـــه آســـان فـــرامــوش کــــرد
!!!

 


برايم نامه نوشته بود
 :
" چقدر خوبه ، کسي هست . . .
که وقتي بهش فکر مي کني
 !
اونقدر گرم ميشي ، که يادت ميــره
اتـــــاقت چقدر سرده
 ..! "
اي لعــنت بر اين يــارانه ها
....
که همه از ترس قبــض هاي آخر ماه
 ...
از سر ماه عاشــق شده اند
...

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:38 | |







چقدر دوست داشتم

 

 


چقدر دوست داشتم يک نفر از من مي پرسيد
 
چرا نگاه هايت انقدر غمگين است ؟
چرا لبخندهايت انقدر بي رنگ است ؟
اما افسوس ... هيچ کس نبود هميشه من بودم و من و تنهايي پر از خاطره
 .
اري با تو هستم .. با تويي که از کنارم گذشتي
... 
و حتي يک بار هم نپرسيدي چرا چشم هايت هميشه باراني است
!!!

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:36 | |







بــنـد

 

 

 

 

 

 

 


بــنـد دلــــــم کـه پــاره مـــي شــود
دلـــم بــهـانـه ات را مــي گـــيـرد
هــر چــه مـــي کشم هــم از ســر ايــن بــنـد دلـــم هـــسـت
بــه نــبـودنــت اعــتـراض نـمــي کــنـم
بــنـد دلــــم را خــواب هــايــي پــاره مــي کــنـند
که بــهـانـه ات را به دلـــم مــي انــدازد
بــاور کــن بــه نــبـودنـت اعــتـراضـي نــدارم
 . .

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:31 | |







چـقـدر خـوبـه . .

 

چـقـدر خـوبـه . . .
يـکـي بـاشـه
يـکـي بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه
 . . .
سـرتـو بـزاري روي سـيـنـش
آرومـت کـنـه
 . . .
حـُرم نـفـس هـاش تـنـتو داغ کـنـه
 . . .
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه
 . . .
چـقـدر خـوبـه
 . . .
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوري هـا
 . . .
من ديووووونـــــتم
. . .

 

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:26 | |







دست خودم نیست

 


دست خودم نیست

اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای 
به خدا بدان که این دست خودم نیست!

اگر میبینی چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه های دور از تو بودن اینهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم نیست!

دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم.

دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر 
لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!

 

 

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 10:37 | |







یعنی

 

یعنی تموم شد......؟

هر چی بینمون بود......؟

یعنی اشکام فایده ای نداشت.....؟

یعنی هرچی گفته بودی دروغ بود....؟

یعنی بازم تنها شدم.......؟

یعنی دیگه دوستم نداری.....؟

اصلا دوستم داشتی.....؟

یعنی چی خدا جونم....؟

من نمیدونم....یعنی چی...؟

مگه قرار نبود که بدون من بمیره....؟

مگه قرار نبود با هم باشیم.....؟

مگه اینا رو بهم نگفت...؟مگه از هم قول نگرفتیم....؟

پس چرا زد زیر همه چیز.....؟

وااااای تنهایی وایسا منم باهات میام....

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 10:32 | |







دعا می کنم

 

 


دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را

 

در انحصار قطره های اشک نبینم


دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم


دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد


همیشه از حرارت عشق گرم باشد


من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند


برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم


که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند


من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند

 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 10:19 | |







سـیگـــارم

سـیگـــارم چـه خــوب درک مـی کـنـد مـرا ...


وای که چـه زیـــبــــا کـــــــــــام مــیــدهـــد ...


ایـن نــو عـــروس هـر شـب تـنـهـایـی هـایـم ...

 

لـبـاس سـپـیـدش را تـا صـبـح بـرایـم مـی سـوزانـد ...

 

و مـن تـــــا صـبـح بـر لـــبـــانـــش بـــــوســه مـی زنـم ...

 

چـه لـــذتــــی مـی بـریـم از ایـن هـمـخـوابـگـی ...

 

او از جـان مـایـه مـی گـذارد ...

 

و مـن از عـمـر ...

 

هـر دو مـی سـوزیـم بـه پـــــای هــــم …


 


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 9:52 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد