دوستان عاشق تنها |
|
|
دوستان عاشق |
|
|
وضعیت من در یاهو |
|
|
آمار وب |
|
كاربران آنلاين:
تعداد بازديدها: RSS |
طراح قالب: |
| نازترین قالب های وبلاگ |
موزیک و سایر امکانات |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
|
|
||
|
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 11:9 | ||
|
|
||
|
سلام خدای من حال منو نمیخوای بپرسی یا واست فرقی نمیکنه ؟
پس بذار خودم بگم ...... خسته شدم خدا , دیگه بریدم آخه مگه من خودم خواستم که کسی رو دوست داشته باشم ؟ آخه مگه من خواستم زندگیم اینطور باشه ؟ درد رو خودت دادی , درمونشم خودت بده خدای من خدایا با دلتنگیهام چیکار کنم ؟ وقتی حتی طنین قشنگ صداش نیست که آرومم کنه ؟!!! وقتی پیشم نیست که حتی ببینمش ؟ خدایا ناشکری نمی کنم ......... پشیمونم نیستم که دوستش دارم فقط خسته ام , خیلی خسته خدایا چرا با من اینکارارو می کنی ؟ یا ازش بیخبرم یا وقتی لطف میکنی و از حال و کاراش باخبرم میکنی داغون میشم همه زندگیم میریزه بهم !!!! خدایا این خبر چی بود که بهم دادن ؟ خدایا وقتی شنیدم انگار همه دنیا رو سرم خراب شد .... از اون موقع که شنیدم نمیدونم رو زمینم یا تو هوا ؟!!!! خدایا میخوام بیام پیشت به یگانگی خودت قسم دیگه نا ندارم حتی نفس بکشم .... خدایا خیلی خسته ام ...... به دادم برس
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 10:46 | ||
|
|
||
|
دلم یک دنیا برات تنگ است
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 10:41 | ||
|
|
||
|
چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه لبریز کنید و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری . . .
چقدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده . .
چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی . . . . چقدر سخته وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری . . . . چقدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار خودتو بشکنی و اونوقت آروم زیر لب بگی گل من باغچهء نو مبارک
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 9:59 | ||
|
|
||
|
محبت ........... گونه ها ی تر من دست پر مهر کسی را حس کرد،، سرمن نازو نوازش ها دید، یک نفر نام مرا زیبا کرد، وبه اندازه ی قلبم دل او نیز تپید به رخش بوسه زدم، گفتم او را دوست دارم......... لب اغشته عشق سر من را بوسی و به من گفت:من نیز چنین......... شب سردیست ومن ، با دل سرد به خودم میگویم : چیزی نیست بخواب ................ بازهم خواب محبت دیدی
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 9:8 | ||
|
|
||
|
ای لنگر تسکین ای ارامش ساحل با توام................... ای نور ای منشور ای تمام طیف های افتابی با توام ............... ای کبود ارغوانی ای بفش، ابی باتوام.......... ای غم مبهم ای نمیدانم هرچه هستی باش.......... اما کاش............ نه جز اینم ارزویی نیست هرچی هستی باش......... اما باش.............!!!!!!!!!!!!!
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 9:6 | ||
باتوام..........|
|
||
|
یه روز عشق و فضولی وحسادت ودیوونگی باهم قایم موشک بازی میکردند . بعد فضولی حسادت رو پیدا میکنه حسادت از روی حسودیش به دیوونگی گفت که عشق پشت گل سرخ قایم شده. دیوونگی خاری برمیداره و بطرف عشق پرتاپ میکنه وعشق برا همیشه کور میشه دیوونگی قول میده تا اخر عمرش پیش عشق بمونه و تنهاش نزاره و قول میده جای چشمان عشق باشه............... (برای همینه هرکی عاشقه دیوونه و کور است)
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 9:2 | ||
|
|
||
|
روي تخته سنگي نوشته شده بود: اگر جواني عاشق شد چه کند؟ من هم زير آن نوشتم: بايد صبر کند. براي بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ي من کسي نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بي حوصلگي نوشتم: بميرد بهتر است. براي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم. انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد. اما زير تخته سنگ جواني را مرده يافتم...
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 13:22 | ||
|
|
||
|
دیدی تو بازی فوتبال وقتی زمین می خوری داور میاد بالا سرت و میگه : می تونی ادامه بدی کاش زندگی مثل بازی فوتبال بود تا زمین میخوردی یکی پیدا میشد و می گفت : می تونی ادامه بدی
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 13:18 | ||
|
|
||
|
شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه....؟؟؟
خیلی سخته ادم کسی رو نداشته باشه...
دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه... نتونه به هیچکی اعتماد کنه
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 13:14 | ||
|
|
||
|
هروقت دل کسی رو شکستی اما چه فایده...؟؟ که جای میخ ها بر روی دیوار می ماند
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 13:8 | ||
|
|
||
|
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند! دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست آن عزیز عهد و پیمانت شکست! دیدی ای دل در جهان یک یار نیست هیچکس در زندگی غمخوار نیست دیدی ای دل حرف من بیجا نبود از برای عشق اینجا جا نبود نو بهار عمر را دیدی چه شد زندگی را هیچ فهمیدی چه شد دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست کمترین چیزی که می بینی وفاست ای دل اینجا باید از خود گم شوی عاقبت همرنگ این مردم شوی
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 13:0 | ||
|
|
||
|
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم...
هر جا که دلت می خواهد بــــرو !
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد...
انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری !
و اما من...
بر نمیگردم که هیچ
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم که لم ندهی روی مبل های راحتی...
با خاطراتم قدم بزنی...!!!
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 12:50 | ||
|
|
||
|
چقدرعجیبه...... تا وقتی مریض نشدی کسی برات گل نمیاره......!!!! تافریاد نزنی کسی به طرفت برنمیگرده.....!!!!! تاگریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه......!!!!! تاقصدرفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد......!!!!! تافراموش نکنی کسی بهت نمیگه دوستت دارم......!!!!! وتاوقتی نمیری کسی تورو نمیبخشه......!!!!!!!
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 22:18 | ||
|
|
||
|
چه راحت همه چیز عوض می شود! چه راحت همه چیز تلخ می شود! چه راحت غصه همدم لحضه هایت می شود! چه راحت تنها می شوی؛ تنهای تنها و من خواهم ماند با یک واژه دو حرفی با یک واژه عجیب، با یک واژه آشنا آری، من خواهم ماند با “غم”
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط milad.amiri در 22:14 | ||
