khiyanat







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





خدا کاری بکن

دارم از غصه میمیرم
خدا کاری بکن اینبار
که دستای ظریفش رو
تو دستام حس کنم یکبار
خدا کاری بکن اینبار
خدای مهربون من
زبونم بند اومد ای وای
کجا رفت هم زبون من

خدا کاری بکن مردم
خدا اونم دلش تنگه
اگه میگه مهم نیستم
با حسش داره میجنگه
اگه میگه تو فکرم نیست
می خواد بیشتر پیشش باشم
درسته اون ولم کرده
دلیله اشک چشماشم
خدا کاری بکن، رفت
ازت می خوام که برگرده
اینبار قدرش رو می دونم
اگرچه اون ولم کرده
خدا بگو که برگرده

خدا کاری بکن زودباش
خدا اون دیگه تنها نیست
خدا بهش بگو مردم
چرا عین خیالش نیست؟
خدایه مهربون من
دلت میاد که تنها شم؟
بره عشقم تک و تنها
تا کی دلواپسش باشم؟


خدا کاری بکن زودباش
خدا صبرم همین قدر بود
بگو حرفاشو بخشیدم
بگو گنجایشم کم بود
بگو تقصیر من بوده
بگو حق داره، می دونم
بگو به فکر جبرانه
بگو قدرشو می دونم

بگو دیگه غرورش مرد
می خواد پیش تو برگرده
بگو سختیه این روزا
اون و از راه بدر کرده
خجالت میکشم از اون
بگو چیزی نگه اومد
خدا پادرمیونی کن
شاید از من خوشش اومد



[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 15:32 | |